جدول جو
جدول جو

معنی پینه دوز

پینه دوز
(نَ / نِ)
پاره دوز. آنکه کفشهای دریده رادرپی کند. که کفشهای کهنه را اصلاح کند. آنکه بر کفشهای دریده رقعه دوزد. کسی که پارچه بر کفش و جامه و خرقه و امثال آن دوزد. (غیاث). رقعه دوز:
آن پسر پینه دوز شب همه شب تا بروز
بانگ زند چون خروز، ینگی پاپوچ کیمده وار؟
مولوی.
اگر پادشا هست و گر پینه دوز
چو خسبند گردد شب هر دو روز.
سعدی.
گر بغریب رود از ملک (شهر) خویش
محنت و سختی نبرد پنبه دوز.
سعدی.
در دلم از پنبه دوزی بود زخم بیشمار
بخیۀ او زخم پنهان مرا کرد آشکار.
سیفی (از آنندراج).
، قسمی حشرۀ خرد چون نیم کره ای با رنگی سرخ و خالهای سیاه از رشتۀقاب بالان. جانوری خرد که آنرا کفشدوز نیز گویند. کفش دوزک
لغت نامه دهخدا