جدول جو
جدول جو

معنی پیشی نمودن

پیشی نمودن
(هََ)
تعجیل. استعجال. تفارط. فروط. زهق. زهوق. (منتهی الارب) تکثر، پیشی نمودن بمال کسی و بسیار جستن. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا