معنی پیش مرگ پیش مرگ (مَ) که پیش از کسی میرد. که پیش از وی بدرود حیات گوید. بلاگردان. - پیش مرگ شدن کسی را، برخی او شدن. فدای او شدن. پیش بمردن کسی را. تصدیق او شدن. تصدق او رفتن: الهی پیش مرگت بشوم فلان کار را بکن لغت نامه دهخدا