معنی پیش درآمدن
- پیش درآمدن (هََ)
- درآمدن مقدم بر... صری. زلجان. استقدام. تقدیم. هداء. فروط. انکلاس. ادرنفاق. ازرف الرجل، پیش درآمد. زلیف، پیش درآمدن در کارزار. اندراع، پیش درآمدن مرد. تغون، پیش درآمدن و شجاعت نمودن در جنگ. (منتهی الارب).
- از پیش کسی درآمدن، بحمایت او برخاستن
