معنی پیرایستن پیرایستن (گِ رِهْ سُ شُ دَ) پیراستن. رجوع به پیراستن شود: بیخ امّید من ز بن برکند آنکه شاخ زمانه پیرایست. خاقانی لغت نامه دهخدا