معنی پیچمان پیچمان (چِ) پیچیدگی. (آنندراج) : تبارک اﷲ ازین گردش آفرین قلمت که برده آب رخ پیچمان طرۀ حور. طالب آملی. - خوش پیچمان، با پیچیدگی زیبا: تو گر خوش پیچمانی غارت دلها توانی کرد چه مطلب همچو گل دستار اوغانی بسرپیچی. زکی ندیم لغت نامه دهخدا