معنی پیچان گردیدن پیچان گردیدن (هَِ دْ یَ) پیچان شدن. خمان گشتن. گردان گشتن. تابیده شدن: تقرد، پیچان گردیدن موی. (منتهی الارب) ، مضطرب و بی آرام و پرتشویش شدن لغت نامه دهخدا