معنی پیچاک
- پیچاک
- پیچ و خم، (آنندراج)، طره و زلف، (غیاث)، حلقه، (آنندراج) :
ننگست اگر بخاتم جمشید بنگریم
پیچاک زلف یار نظیری بدست ماست،
نظیری،
،
پیچنده و پیچدار، (فرهنگ نظام)، پیچش، پیچ، ذوسنطاریا، شکم روش، علک، (ذخیرۀ خوارزمشاهی)، زحیر، (منتهی الارب)، دل پیچه، شکم پیچه: طحیر، نوعی از پیچاک شکم که در آن تنفس سخت باشد، (منتهی الارب)
