جدول جو
جدول جو

معنی پیچ پیچی کردن

پیچ پیچی کردن(هََ)
ول خرجی کردن. دست بباد بودن:
پیچ پیچی مکن و سیم بکس بازمده
نرخ ارزان کن و در میخ درآویز ازار.
سوزنی.
و محتمل است بمعنی دندان گردی و گران گازی و گران فروشی هم باشد
لغت نامه دهخدا