جدول جو
جدول جو

معنی پی افشردن

پی افشردن
(هََ ب ب)
پایداری کردن. پافشاری کردن. پای فشردن. استقامت ورزیدن. استوار ماندن:
بیاورد لشکر سوی خوار ری
بیاراست لشکر بیفشرد پی.
فردوسی.
در ستمکارگی پی افشردند
میگرفتند و خانه میبردند.
نظامی.
دگرباره از بخت امیدوار
پی افشرد بر جای خویش استوار.
نظامی.
سکندر دران داوری گاه سخت
پی افشرد مانند بیخ درخت.
نظامی
لغت نامه دهخدا