جدول جو
جدول جو

معنی پوسیدگی

پوسیدگی
(دَ / دِ)
چگونگی و حالت پوسیده. صفت چیز پوسیده. رمام. رثاثه. رثوثه. (منتهی الارب). بلاء. تآکل. چرّیدگی. (در تداول مردم قزوین). تباهی، فساد. گندگی. عفونت. تعفن. پوسیدگی دندان، کرم خوردگی آن. رمام اسنان، پوسیدگی دندانها. رمام عظام، پوسیدگی استخوانها. ادمان، دمن، دمان، پوسیدگی و سیاهی که بخرمابن رسد. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا