جدول جو
جدول جو

معنی پوست واکردن

پوست واکردن
(وَقْیْ)
پوست بازکردن. پوست کندن. رجوع به پوست بازکردن شود. تقرف، پوست وا کرده شدن جراحت
لغت نامه دهخدا