معنی پوست برآوردن پوست برآوردن (وَفْهْ) پوست کندن از... پوست بازکردن از.، سخت عذاب و شکنجه کردن: چو نتوان ز دشمن برآورد پوست از او سر بسر چون رهی هم نکوست. اسدی لغت نامه دهخدا