قسمی گیاه معطّر از احرار بقول شبیه به نعناع در تداول امروزی. و در قدیم پودنه بمعنی نعنع و نعناع، (دهار) و پودنۀ بستانی مستعمل بوده است. و این گیاه را که امروز پودنه میخوانیم در قدیم پودنه لب جوی و پودنۀ جویباری (ذخیرۀ خوارزمشاهی) و نعناع وحشی میگفتند. پود. پونه. پونا. غاغعه. حبق. حبق الماء. غاغ. پودینه. حبق التمساح. و معرّب آن فوتنج و فودنج است. نّمام. نعنع الماء. فودنج النهری. کوهینه. غلیجن. جلنجوجه. جلنجویه. صعترالفرس. سعتر فارسی. فلیه. راقوته. پودنگ و آن از نوع سیسنبرهاست. - امثال: مار از پودنه بدش می آید پودنه در لانه اش سبز میشود. در بعض کتب ضومران و ضیمران را مترادف پودنه آورده اند و صحیح نیست ضومران و ضیمران شاهسفرم است که آن را ریحان دشتی و ریحان فارسی نیز نامند. رجوع به ضومران شود