جدول جو
جدول جو

معنی پلیدی کردن

پلیدی کردن
(وَصَءْ)
ریدن. ریستن. تغوّط. غائط کردن. تطفﱡش. طفش. طفس: اکبار، پلیدی کردن کودک. تجعس، پلیدی کردن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا