جدول جو
جدول جو

معنی پل زدن

پل زدن
(وَ)
پل ساختن. پل کردن. پل بستن و بنا کردن پل:
یکی پول دیگر بباید زدن
شدن را یکی راه و بازآمدن.
فردوسی
لغت نامه دهخدا