معنی پس انداختن پس انداختن (وُ) تعویق. تأخیر. تلکﱡؤ، قسطی از دین را بموعد ندادن،... زن، حیض را دیر کردن، در تداول عوام، بلغت اهریمنی، زادن. زائیدن. تولید کردن: سه بچه پس انداخته است. سه تا کره پس انداخته است لغت نامه دهخدا