جدول جو
جدول جو

معنی پژمرده کردن

پژمرده کردن(وَ جَ)
پژمراندن. پژمرانیدن. فسردن. افسرده کردن. اذبال. کاهیده گردانیدن. تشزیب، خشکاندن. خشک کردن (نبات). اذواء. تکدئه
لغت نامه دهخدا