چوبی ستبر باشد که از پس در افکنند. (لغت نامۀ اسدی). چوبی بودکه از جهت محکمی از پس در اندازند تا کس نتواند بازکرد. (نسخه ای از لغت نامۀ اسدی). چوبی باشد که از پس در افکنند و بوقت جامه شستن جامه را بدو کوبند و آن را سکنبه و جلنبه و فدرنگ نیز گویند. (حاشیۀ لغت نامۀ اسدی). چوبی که پشت در برای باز نشدن اندازندو این مرکب است از پژ و آوند یعنی نسبت دارد بکوه در قوت و محکمی. آوند کلمه نسبت است و حسین وفائی پژوند به این معنی آورده... (فرهنگ رشیدی) : دل از دنیا بردار و بخانه بنشین پست در خانه فروبند به فلج و به پژاوند. رودکی. لیکن این گفتۀ رشیدی بر اساسی نیست، چوبی که جامه را بوقت شستن بر او زنند. (صحاح الفرس). چوب گازران. کدین