جدول جو
جدول جو

معنی پژاگن

پژاگن
(پَ گِ)
فژاگن. پژوین. ناشسته. آلوده به ریم. پلید. چرکن. زشت. دنس:
لطیف و جوانم چو گل در بهار
پژاگن نیم سالخورده نیم.
ابوشکور.
و رجوع به فژاگن شود
لغت نامه دهخدا