معنی پریده پریده (پَ دَ / دِ) پروازکرده. طیران کرده، تبخیرشده. متصاعدشده، زائل شده. نابودشده. - رنگ پریده، رنگ باخته. رنگ رفته. کم رنگ شده لغت نامه دهخدا