معنی پریدن پریدن(گَ پُ دَ) پرشدن. امتلاء. مملو شدن. انباشته شدن: تو خود را گمان برده ای پرخرد انائی که پر شد دگر کی پرد. سعدی (بوستان). دعدعه، جنبانیدن پیمانه تا بیشتر پرد. (صراج اللغه) لغت نامه دهخدا