معنی پرهوده پرهوده (پَ دَ / دِ) جامه ای باشد که از تابش آتش رنگ بگرداند و نزدیک سوختن بود. جامۀ داغدار شده از تابش آتش، سخن لغو. سخن بیهوده لغت نامه دهخدا