معنی پرسم پرسم (پَ سُ) آردی را گویند که بر خمیر پاشند تا برجای نچسبد. (برهان). آرد خشکی که بر رغیف نان پاشند. اوروا: نمک گشت چون سرکه رویش سیاه خمیرش ز پرسم بسر ریخت کاه. بسحاق اطعمه لغت نامه دهخدا