معنی پرستاره پرستاره (اَ حَ) پرستار. امه. کنیز. کنیزک. داه: ز بهر حشمت او را شده ست در شب و روز بنات نعش پرستاره و رهی ذکاش. سنائی لغت نامه دهخدا