جدول جو
جدول جو

معنی پرستاره

پرستاره
(اَ حَ)
پرستار. امه. کنیز. کنیزک. داه:
ز بهر حشمت او را شده ست در شب و روز
بنات نعش پرستاره و رهی ذکاش.
سنائی
لغت نامه دهخدا