در استعمال فارسی زبان بدون همزه آید، رایت. علم. علم لشکر. (مهذب الاسماء). بند. علم بزرگ. (دهار). ام الرمح. درفش. بیرق. علم و آن کوچکتر است از رایت. درفش لشکرکشان. علم خرد. (منتهی الارب). علم فوج و نشان لشکر. (غیاث). لوای. ج، الویه. جج، الویات، لبثوا بالسواء و اللواء، یعنی برانگیختند به استغاثه و فریاد کردن، لواء الحیه، پیچیدگی مار. (منتهی الارب)