جدول جو
جدول جو

معنی پراکنده گوی

پراکنده گوی
(اَ دَل ل)
پراکنده گو:
پراکنده دل گشت از آن عیبجوی
برآشفت و گفت ای پراکنده گوی.
سعدی.
بهایم خموشند و گویا بشر
پراکنده گوی از بهایم بتر.
سعدی
لغت نامه دهخدا