معنی پراکندنی پراکندنی (پَ کَ دَ) که پراکندن آن واجب بود، ازدر پراکندن. درخور پراکندن. قابل تفرّق، قابل تفریق، نثار: هیونان بسیار و افکندنی ز پوشیدنی هم پراکندنی. فردوسی. زپوشیدنی هم ز گستردنی ز افکندنی هم پراکندنی همانا شتروار باری دویست... فردوسی لغت نامه دهخدا