معنی پختو پختو(پَ) تندر. رعد. (لغت فرس اسدی) : عاجز شود از اشک و غریو من هر ابر بهارگاه با پختو. رودکی. و این کلمه در بعض لغت نامه ها پخنو آمده است بهمین معنی لغت نامه دهخدا