معنی پای نداشتن پای نداشتن (نَ) نیروی مقاومت نداشتن. تاب نیاوردن. استقامت نکردن: با عطا دادن او پای ندارد بقیاس هرچه در کوه گهر باشد و در خاک دفین. فرخی لغت نامه دهخدا