جدول جو
جدول جو

معنی پای گذاردن از

پای گذاردن از
(نَ)
فرود آمدن (؟). حرکت کردن (؟) :
تنش را یکی پهلوانی قبای
بپوشید و از کوه بگذارد پای.
فردوسی
لغت نامه دهخدا