جدول جو
جدول جو

معنی پای بز افکندن

پای بز افکندن
(نَمْیْ)
کنایه از بیطاقت و بی آرام شدن و سحر کردن باشد چه گویند که قصابان افسونی خوانند و بر پای بزی بدمند ویا چیزی بنویسند و ببندند و آن بز را به صحرا سردهند تمام گلۀ گوسفندان و بزها پیش آن بز آیند و قصابان هرکدام را که خواهند بگیرند. (برهان) :
مرا در کویت ای شمع نکوئی
فلک پای بز افکنده ست گوئی.
نظامی (از فرهنگ رشیدی).
رجوع به پای بزآکندن شود
لغت نامه دهخدا