عمل آنکس که هرچه دارد در قمار و عشق و یا در هواهای دیگر دهد و از ناداشت نیندیشد: پاکبازی دوست داری در سخا با دوستان بر دل صافی زنی چون پیر صافی با مرید، سوزنی، عشق و مستوری بهم دورند و راه پاکبازی آن کسی آسان رود کاین شیشه در بارش نباشد، اوحدی (کلیات چ سعید نفیسی ص 164)، ، عشق پاک، عشقی که به شائبۀ هوای نفس مشوب نباشد، - پاکبازی کردن، پاک باختن: جان شیرین بر بساط عاشقی بی تلخئی در هوای مهر جانان پاکبازی کن بباز، سنائی