جواب دهنده. پاسخ ده. پاسخ گوی. پاسخ گذار. جواب آورنده: نهاده بدو گوش پاسخ سرای پر اندیشه شد ز آن سخن رهنمای. فردوسی. فرستاده آمد همان رهنمای دل و گوش بیژن بپاسخ سرای. فردوسی. ، معبّر. گذارندۀ خواب: چو بابک سخن برگشاد از نهفت همه خواب یکسر به ایشان بگفت پر اندیشه شد ز آن سخن رهنمای نهاده بدو گوش پاسخ سرای سرانجام گفت ای سرافراز شاه بتأویل این کرد باید نگاه کسی را که دیدی تو زینسان بخواب... فردوسی