جدول جو
جدول جو

معنی پاسپر

پاسپر
(سِپَ)
پای سپر. پاسپار. لگدکوب. پایمال.
- پاسپر کردن، طوس. پی سپر کردن. پایمال کردن. محاوزه. ثطأه، پاسپر کرد آنرا. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا