جدول جو
جدول جو

معنی پارینه

پارینه
(نَ / نِ)
منسوب به پار. پارین. پارسالین:
چند خرامی ّ و تکبر کنی
دولت پارینه تصور کنی.
سعدی.
برو زن کن ای خواجه هرنوبهار
که تقویم پارینه ناید بکار.
سعدی.
- امثال:
من همان احمد پارینه که بودم هستم.
رو که همان احمد پارینه ای.
، سال گذشته. سال پیش. پار:
این طاس خالی از من و آن کوزه ای که بود
پارینه پر ز شهد مصفی از آن تو.
وحشی.
، کهنه. (غیاث اللغات)
لغت نامه دهخدا