جدول جو
جدول جو

معنی پا زدن

پا زدن
(نُ)
بسیار راه رفتن در تجسس چیزی: تمام شهر را پا زدم.
- پا زدن به کسی در حساب، به دغلی از حق او کاستن. مبلغی از طلب او را انکار کردن. قسمتی از دین راانکار کردن
لغت نامه دهخدا