معنی بیوکندن بیوکندن(نِ) بیوگندن. اوکندن. افکندن. بیفکندن. (یادداشت مؤلف) : چون بچۀ کبوتر منقار سخت کرد هموار کرد موی و بیوکند موی زرد. ابوشکور. رجوع به اوکندن و مترادفات کلمه شود لغت نامه دهخدا