معنی بینونت بینونت (بَ / بِ نو نَ) از بینونه عربی، جدائی و مفارقت. (غیاث) (ناظم الاطباء). تباین. ابانت. بین. مباینت. ناسازگاری. ناسازواری. دوگانگی. (یادداشت مؤلف) ، جدا شدن. بریدن. (یادداشت مؤلف). رجوع به بینونه شود لغت نامه دهخدا