معنی بیم زده بیم زده(زَ دَ / دِ) ترسیده. ترس رسیده. مرعوب. هراسان. ترسانیده شده. خائف: مثل است اینکه در عذاب کده حدزده به بود که بیم زده. سنائی لغت نامه دهخدا