معنی بیعت شکستن بیعت شکستن (نَ) نقض کردن بیعت. برگشتن از بیعت: از ملکان، عهد تو هرکه شکست از نخست مذهب باطل گرفت بیعت داور شکست. انوری لغت نامه دهخدا