جدول جو
جدول جو

معنی بیع

بیع(بَیْ یِ)
فروشنده و خرنده و بهاکننده. ج، بیعاء، ابیعاء. (منتهی الارب). خریدار. خرنده. المتبایعان، بیع و بیوع، نیک فروشنده و خرنده. ج، بیّعون. (از لسان العرب) ، فرس بیع، اسب فراخ گام. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا