جدول جو
جدول جو

معنی بیضه افکندن

بیضه افکندن(نُ)
تخم نهادن. انداختن بیضه، کنایه از ترسیدن و زهره باختن. (از غیاث). زهره باختن. غایت ترس و بیم خوردن. (از آنندراج) :
تا کرده ز دست و پنجه اش یاد
افکند ز بیم بیضه فولاد.
محسن تأثیر
لغت نامه دهخدا