جدول جو
جدول جو

معنی بیضاء

بیضاء
(بَ)
بیضاءالبصره که نام دیگرش المخیس است نام زندان بصره بوده است و عبیدالله بندیان را در آن بند میکرده. (از معجم البلدان) (از مراصد الاطلاع)
ثنیه التنعیم بمکه. (از معجم البلدان). عقبه التنعیم. (تاج العروس)
نام زمینی پر آب و نخل پائین تر از ثاج و بحرین. (از معجم البلدان)
نام شهر حلب (در سوریه) به سبب سفیدی خاک آن. (از معجم البلدان)
خانه عبیدالله بن زیاد بن ابیه در بصره. (از معجم البلدان)
عقبه ای در جبل المناقب. (از معجم البلدان) (تاج العروس)
نام چهار قریه بمصر: 1- در کورۀ شرقی مصر. 2- قریه ای که نام دیگرش منیهالحرون و واقع است در نزدیکی المحله از کورۀ جزیره قوسنیا (قویسنا). (تاج العروس). 3- قریه ای از کورۀ حوف رامسیس میان قاهره و اسکندریه در مغرب نیل. 4- قریه ای در اطراف اسکندریه. (از معجم البلدان)
دراسفید (که بعداً بدین صورت معرب گردید). نام شهری معروف در فارس است. (از معجم البلدان). رجوع به بیضا شود
شهری در بلاد خزر در پشت باب الابواب. (از معجم البلدان). همان بیضا پایتخت قدیم خزر است. رجوع به بیضا شود
لغت نامه دهخدا