معنی بیرون ریختن بیرون ریختن(نَ ضَ) از چیزی بدر ریختن. (از آنندراج) : آرزوئی در گره بستم در یکتا شدم حسرتی از دیده بیرون ریختم دریا شدم. بیدل لغت نامه دهخدا