جدول جو
جدول جو

معنی بید

بید(اِ)
بود. بیاد. بواد. بیدوده. هلاک گردیدن. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از لسان العرب). منقرض شدن. (از اقرب الموارد). انقطع و ذهب. (لسان العرب). و رجوع به مصادر مترادف کلمه شود
لغت نامه دهخدا