جدول جو
جدول جو

معنی بیخ کندن

بیخ کندن
(نُ)
برانداختن. نابود کردن:
من براز باغ امیدت نتوانم بخورم
غالب الظن و یقینم که تو بیخم بکنی.
سعدی
لغت نامه دهخدا