جدول جو
جدول جو

معنی بیامدن

بیامدن
(گِ وُ کَ دَ)
آمدن:
آهو ز تنگ و کوه بیامد بدشت و راغ
بر سبزه باده خوش بوداکنون اگر خوری.
رودکی.
بیامد دوان دیده بان از چکاد
که آمد ز ایران سواری چو باد.
فردوسی.
رجوع به آمدن شود
لغت نامه دهخدا