معنی بی هیچ بی هیچ مرکّب از: بی + هیچ، بی چیز، - بی هیچ مردم، مردم بی چیز، فقیر، نادار: تهیدست بر خوبرویان مپیچ که بی هیچ مردم نیرزد بهیچ، سعدی، ، بی وسیله، بی قید وبند: در کان دل من گهر از بهر گروهیست پاکیزه که بی هیچ مرااند و مرااند، ناصرخسرو لغت نامه دهخدا