جدول جو
جدول جو

معنی بی نظامی

بی نظامی(نِ)
آشفتگی. نابسامانی. بی نظمی:
چو بی نظامی دین را نظام خواهی داد
نظام دنیا را نک بی نظام باید کرد.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا